Friday, December 25, 2009

محل تظاهرات فردا در تهران و شهرستان‌ها

این صفحه به تدریج کامل میشود . . . / اگه شما اطلاع بیشتری دارید در این رابطه در بخش نظرات به کامل شدن این لیست کمک کنید / از هر طریق ممکن برای فردا اطلاع رسانی کنید. فردا دنیا باید ببیند ایران یک پارسه سبز است.

تهران:

مسیر شماره ۱ (اصلی‌) : از میدان امام حسین تا میدان آزادی

در صورت بسته بودن مسیر اول توسط نیروهای سرکوبگر از مسیر دوم حرکت کنید:

مسیر شماره ۲ (جایگزین اول) : خیابان ولی عصر از تجریش تا راه آهن

پس از اطمینان از اینکه استفاده از مسیر دوم هم امکان پذیر نیست از مسیر سوم حرکت کنید:

مسیر شماره ۳ (جایگزین دوم) : خیابان شریعتی از میدان قدس تا پیچ شمیران

منبع : حدیث متواتر در اینترنت

—————————————-

مشهد:

زمان : ساعت ۱۰ صبح

مکان : مشهد – خیابان آزادی – آزادی ۹/۱

به دعوت آیت الله العظمی صانعی – منبع

مشهد : بلوار امام رضا(ع) فلکه برق تا حرم و بلوارطبرسی ازمیدان راه آهن تا حرم – منبع : سایت رویداد

—————————————-

اصفهان :

صبح تاسوعا : ؟ ؟ ؟

شام تاسوعا : ساعت ۱۸ تا ۲۳، مسجد اعظم حسین آباد، با حضور گسترده و سبز عزاداران

صبح عاشورا : ساعت ۸ تا ۱۱:۳۰، چهارباغ پایین؛ میدان امام حسین(دروازه دولت)؛ میدان امام و سپس برگزاری نماز ظهر عاشورا در میدان امام

عصر عاشورا: ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ گلستان شهدا

شام عاشورا: بعد از نماز مغرب و عشا، حرکت از تمام میادین اصفهان و شهرستانهای استان به سمت مسجد اعظم حسین آباد برای برگزاری شام غریبان

به دعوت آیت الله طاهری – منبع

اصفهان : خیابان چهارباغ پایین – میدان انقلاب ( سی وسه پل) تا میدان تختی – منبع : سایت رویداد

—————————————-

یزد : چهارراه شهدا خیابان قیام تا میدان فاطمی

—————————————-

همدان : میدان امام خمینی – میدان بوعلی – میدان آزادی

—————————————-

ساری : خیابان جمهوری اسلامی – میدان ساعت تا میدان شهدا

—————————————-

رشت : خیابان انقلاب (حاجی اباد) – میدان شهدا (میدان شهرداری)

—————————————-

تبریز : خیابان جمهوری اسلامی – میدان شهدا – میدان توحید

—————————————-

ایلام : میدان امام خمینی – خیابان فردوسی – میدان 22 بهمن

—————————————-

اهواز : خیابان طالقانی- میدان شهدا تا خیابان دکترشریعتی

—————————————-

اردبیل : میدان امام حسین – خیابان امام خمینی – میدان امام خمینی – میدان عالی قاپو – خیابان شیخ صفی تا میدان امام خمینی

—————————————-

اراک : خیابان امام خمینی – میدان ولی عصر تا میدان شهدا

—————————————-

ارومیه : خیابان امام – میدان انقلاب تا بازار

—————————————-

شیراز : خیابان کریم خان زند – فلکه ستاد تا فلکه شهدا

—————————————-

قزوین : خیابان امام خمینی وآیت الله طالقانی ازمیدان ولی عصرتامیدان جهاد

—————————————-

قم : خیابان آستانه میدان آستانه – بلوارشهید منتظری – خیابان مرعشی نجفی – میدان شهدا

—————————————-

کرج : خیابان طالقانی برج ساعت تا میدان هفت تیر

—————————————-

کرمان : خیابان میرزا رضا کرمانی میدان فابریک تا میدان مشتاقیه

—————————————-

کرمانشاه : بلوارشهید مطهری ازمیدان غدیر تا میدان شهید رجایی

—————————————-

یاسوج : خیابان جمهوری اسلامی میدان آزادی تا میدان بسیج

—————————————-

بندرعباس : خیابان امام خمینی ازمیدان انقلاب تا میدان شهدا

—————————————-

زنجان : خیابان های منتهی به حسینیه اعظم زنجان

—————————————-

خارج از ایران :

شنبه ۵ دی ماه ۸۸ / ۲۶ دسامبر، صبح: مؤسسه ابن سینا، ارواین، کالیفرنیا، سخنرانان مهندس عبدالعلی بازرگان و حسن یوسفی اشکوری

شنبه ۵ دی ۸۸ / ۲۶ دسامبر، عصر: مرکز اسلامی ایمان، لوس آنجلس، سخنرانان مهندس عبدالعلی بازرگان و حسن یوسفی اشکوری

شنبه ۵ دی ۸۸ / ۲۶ دسامبر، بعد از ظهر: دانشگاه جرج واشینگتن، واشینگتن دی سی، سخنرانان، دکترعبدالکریم سروش، طاهر احمدزاده، مهندس علیرضا افشاری

جمعه ۴ دی / ۲۵ دسامبر، شب: بوستون، سخنران: دکتر محسن کدیور

شنبه ۵ دی / ۲۶ دسامبر، ساعت ۳ تا ۵: نیویورک، مرکز دین و دانش، سخنران دکتر محسن کدیور

یکشنبه ۶ دی / ۲۷ دسامبر، ساعت ۵ تا ۷: لانگ آیلند نیویورک، مرکز فرهنگی امام رضا (ع)، سخنران: دکتر محسن کدیور


http://badhejab.wordpress.com/2009/12/25/60/

از سوی آیت الله طاهری اعلام شد:برنامه های مراسم هفتم آیت الله منتظري در اصفهان

آیت الله طاهری جلسات بزرگداشت هفتمین روز رحلت آیت الله العظمي منتظري را در اصفهان که مورد حمایت احزاب و گروههاي اصلاح طلب استان قرار گرفته، اعلام کرد.

به گزارش نوروز این برنامه ها که همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی است، به شرح زیر اعلام می شود

:

شام تاسوعا: ساعت 18 تا 23، مسجد اعظم حسین آباد، با حضور گسترده و سبز عزاداران


صبح عاشورا: ساعت 8 تا 11:30، چهارباغ پایین؛ میدان امام حسین(دروازه دولت)؛ میدان امام و سپس برگزاری نماز ظهر عاشورا در میدان امام

عصر عاشورا: ساعت 15:30 تا 17 گلستان شهدا

شام عاشورا: بعد از نماز مغرب و عشا، حرکت از تمام میادین اصفهان و شهرستانهای استان به سمت مسجد اعظم حسین آباد برای برگزاری شام غریبان

شهر قهدریجان (در استان اصفهان) در تسخیر سبزها

از روز قبل قرار بود مراسم شب هفتم آیت الله فقید در مسجد شهید بهشتی (مسجد جامع قهدریجان) برگزار شود.
اغلب مردم قهدریجان مقلد آیت الله منتظری بودند امروز نیروی انتظامی به عادت چند روز گذشته درب مسجد را قفل نمود تا مردم نتوانند مراسم را برگزار کنند. ولی درب مسجد با هجوم مردم شکسته شد. ابتدا مردم مورد هجوم نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامکی قرار گرفتند. ولی سیل خروشان مردم باعث شد تا لباس شخصی ها و نیروی انتظامی عقب نشینی کنند. مسجد جامع تا ساعت 4 بعداز ظهر مملو از سبزها بود و مراسمی بسیار پرشکوه در مسجد و خیابانهای اطراف برگزار شد نیروی انتظامی و لباس شخصی ها اکنون دیگر در شهر نیستند و شهر در دستان سبزهاست

کنایه سنگین صادق زیبا کلام به حسین رضازاده :از غلامرضا تختي تا حسين رضازاده

سال هاي 41-40 بود؛ دوران مرحوم دکتر علي اميني، آزادي بالنسبه فضاي سياسي کشور و تحرکات بازار، دانشگاه و جبهه ملي. من پسربچه يي 12، 13 ساله بودم. سال اول دبيرستان رهنما در خيابان منيريه تهران. يک هفته يي مي شد که بين زنگ تفريح در حياط مدرسه مي آمديم جلوي ميله هاي ديوار مدرسه و پياده رو. به اصطلاح خودمان شلوغ مي کرديم و به نفع دکتر مصدق شعار مي داديم. چهار، پنج بار اين کار را کرده بوديم و اتفاقي نيفتاده بود. شير شده بوديم. و آن روز تعدادمان زيادتر شده بود. اما يکباره آقاي بهرامي مديرمان به همراه آقاي محسني ناظم مان با عجله آمدند وسط حياط و چهار نفر از بچه ها را به دفتر احضار کردند. من هم جزء احضارشده ها بودم. لدي الورود به دفتر هر چهار نفرمان را قطار کردند و به نوبت آقاي بهرامي و سپس محسني شروع کردند به صورت هايمان کشيده زدن. دو تا از بچه ها بزرگ تر بودند و چيزي نمي گفتند اما من و پرويز موسسي که کلاس اولي بوديم گريه مي کرديم و خواهش مي کرديم ما را ببخشند و ديگر شعار نمي دهيم.

اما آقاي بهرامي گفت حالا بهتان نشان مي دهم، الساعه از کلانتري ماموران مي آيند و شما اراذل و اوباش را تحويل شان مي دهم تا بفهميد که دبيرستان رهنما جاي اين لات بازي ها نيست. با گفتن اين جملات گريه و عجز و لابه من و موسسي بيشتر مي شد. با گريه التماس مي کرديم که «آقا توروخدا ببخشين، غلط کرديم، نفهميديم.» آقاي محسني هم به کمک آقاي بهرامي آمد و گفت اگر کلانتري هم شما را ول کند که محال است، اگر زندان نبرندتان که محال است، بايد پدرتان بيايد اينجا و پرونده هايتان را بزنيم زير بغل تان و کمترين مجازات شما آن است که از مدرسه اخراج هستيد. تصور اينکه پدرم بيايد دفتر مدرسه و بفهمد من چه کرده ام برايم از کلانتري به مراتب هولناک تر بود. با مطرح شدن آمدن پدرم به مدرسه کارم ديگر از عجز و لابه و التماس گذشته بود. بي اختيار دست به دامان آقاي عقدايي دبير فقه مان شدم. فکر مي کنم تن صدا و عجز و لابه ام آنقدر سوزناک مي بود که آقاي عقدايي به فکر وساطت مي افتد. به مديرمان مي گويد عجالتاً به کلانتري اطلاع ندهيد که پرونده برايشان درست نشود. اما آقاي بهرامي ول کن نبود و گفت من بايد از اين الواط سرمشقي بسازم براي بچه هاي ديگر که ديگر هوس اين... خوردن ها را نکنند. بعد به ما گفت مي دونيد اگر به اعليحضرت شاهنشاه، به پدر تاجدارمان اطلاع دهند که شما چه حرف هاي خائنانه زده ايد، چه بلايي سرتان مي آورند؟ مي دونيد پدران تان را هم خواهند برد به کلانتري، چون ما که به شما اين چرنديات را ياد نداديم و در خانه اين حرف هاي خائنانه را ياد داده اند. يک ايراني باشرف و وطن پرست برايش اعليحضرت، خاک ايران و پرچم سه رنگ مان اول و آخر است و اصلاً بايد شرم کند که نام افراد خائن را ببرد. سخنان او را از فرط ترس و لرز درست نمي فهميدم. از شدت ترس يادم رفته بود که نام چه کساني را در حياط شعار داده بوديم. دکتر مصدق را يادم مي آمد اما از شدت ترس هيچ چيز ديگري يادم نمي آمد. آقاي محسني با عصبانيت رو به ما کرد و گفت اصلاً شماها اين حرف هايي را که مي زديد، معني اش را مي فهميديد؟ خواستم بگويم نه، اما سيلي محکم آقاي محسني زبانم را بند آورد. خودش ادامه داد که مثلاً همين که داد مي زديد مثل اراذل و اوباش که «آقاي ايران کيه، غلامرضاي تختيه» اصلاً شما مي دونين تختي کيه؟ خجالت نمي کشيد مثل الواط ها اسم يک کشتي گير را داد مي زنين؟ ما در سکوت کامل بوديم و به سرنوشت نامعلوم مان فکر مي کرديم که يک مرتبه آقاي بهرامي با نواختن يکسري کشيده هاي جديد به ما گفت؛ چرا لال شده ايد...ها، چرا الان ديگه داد نمي زنين واسه يک کشتي گير لات؟ چرا حرف نمي زنين، اون لات چاله ميدوني حالا سياسي شده؟ اون خاک زيرپاي اعليحضرت هم نميشه، اون مرتيکه اصلاً سواد نداره. شما الدنگ ها مي دونين اون چند کلاس درس خونده؟ من بي اختيار گفتم نه آقا.

آقاي بهرامي کشيده ديگري زد به صورتم و گفت خب پدر... يک آدم بي سواد که اگر درس خوانده بود، اگر دکتر و مهندس بود لااقل آدم دلش نمي سوخت. تو... به همراه چند تا... بدتر از خودت آن وقت هوار مي کشين که «آقاي، آقاها کيه»، «هوار مي کشين که «يک بي سواد آقاي ايرانه». با عصبانيت مثل شير مي غريد و به من مي گفت صداي گريه تو ببر و حرف بزن. چرا براي يک بي سواد شعار مي دادين. چرا مي گفتين يک بي سواد آقاي ايرانه؟ بعد يک مرتبه يقه مرا گرفت و در حالي که آن را محکم مي کشيد گفت اگر حرف نزني مي کشمت. خودم با دستاي خودم خفه ات مي کنم. چرا به يک بي سواد مي گفتي آقاي ايران؟ آقاي ميرفخرايي که دبير هندسه مان بود هم آمده بود تو دفتر و دست هاي مديرمان را از گردن من دور کرد و گفت آقاي بهرامي خون تون را کثيف نکنيد. خب حرف بزن و جواب آقاي مدير را بده. محسني هم هوار کشيد اگر حرف نزني همين الان تلفن مي زنم افسر نگهبان کلانتري. گفتم آقا پدرم يک داستان از تختي براي عموم تعريف مي کرد و من هم مي شنيدم و از آن روز عاشق تختي شدم. اما نتوانستم ادامه دهم و باز گريه ام گرفت. ميرفخرايي گفت چرا گريه مي کني؟ گفتم آقا تو را خدا به بابام نگين. آقاي ميرفخرايي تو را خدا به آقاي بهرامي بگين به بابام نگه. بهرامي گفت حرف نزن و قصه تختي را بگو. آقاي ميرفخرايي هم گفت قصه را بگو که چرا عاشق تختي شدي. من از آقاي بهرامي خواهش مي کنم اين دفعه شماها را ببخشند و قول بدين هر کس خواست از اين به بعد شلوغ کنه شما فوري بياين دفتر به آقاي بهرامي يا محسني بگين. قبل از اينکه من چيزي بگويم آقاي بهرامي گفت اصلاً نميشه تا به کلانتري نفرستيمشون و باباهاشون نيان اينجا فايده نداره. اما آقاي ميرفخرايي گفت حالا زيباکلام قصه تو بگو ببينم بابات راجع به تختي چي گفت. گفتم آقا، بابام مي گفت تختي وزن هفتم کشتي مي گيره و هميشه دو تا حريف قدر داره؛ يکي عصمت آتلي از ترکيه و دومي مدودوف از شوروي. در المپيک ملبورن تختي براي طلا رودرروي مدودوف قرار مي گيرد. بعد که کشتي تموم ميشه يوري شاهمرادوف سرمربي تيم ملي کشتي شوروي مياد و در حالي که تختي کنار تشک نشسته بود او را مي بوسد. همه تعجب مي کنند چرا سرمربي تيم حريف مي آيد و کشتي گير رقيب را مي بوسد. از تختي مي پرسند چرا شاهمرادوف تو را بوسيد و بغل کرد. تختي هم مي گويد نمي دانم. و ايراني ها مي روند پيش شاهمرادوف و از او مي پرسند چه شد که شما بعد از کشتي آمدي و تختي را بوسيدي و او را در آغوش گرفتي؟ شاهمرادوف مي گويد براي اينکه تختي يک مرد واقعيه؛ يک جوانمرد واقعيه. کتف چپ مدودوف آسيب ديده بود و درد مي کرد. تختي هم اين را مي دانست و در تمام مدتي که با مدودوف سرشاخ بود حتي يک بار هم به سمت شانه چپ او نرفت و دست به شانه آسيب ديده او نزد. تختي شما قهرمان نيست، او پهلوان است. به اينجا که رسيدم ديگر نتوانستم چيزي بگويم، فقط ديدم آقاي ميرفخرايي دستمال خاکستري رنگش را از جيبش درآورد و اشک هايش را پاک کرد و بعد هم بدون اينکه کلامي بگويد از دفتر بيرون رفت. آقاي بهرامي رفت سمت ميزش، قوطي سيگار نقره يي اش را درآورد و يک سيگار روشن کرد. محسني آرام گفت اين دفعه که گذشت و آقاي بهرامي شما را بخشيدند. فقط يک بار ديگر من ببينم شماها از اين غلط ها مي کنين به خدا آقاي بهرامي هم ببخشند، من خودم پدرتان را درمي آورم. بعدها که بزرگ تر شدم فهميدم قهرماني خيلي عالي است. گرفتن طلا، المپيک، جام جهاني، به اهتزاز درآمدن پرچم کشور و نواخته شدن سرود ملي و آن لحظه يي که مسوولان المپيک يا جام جهاني در حالي که قهرمان روي سکوي بالاي قهرماني ايستاده و طلا را بر گردنش مي آويزند، نهايت غرور و شکوه است. همه اينها را رضازاده داشت. اما پهلواني چيز ديگري است. رضازاده بدون ترديد قهرمان بود و قهرمان است. اما تختي براي ما ها در سال 1340 فقط قهرمان نبود. قهرمان يعني گرفتن طلا، يعني بلند کردن وزنه يي که هيچ وزنه بردار ديگري نمي تواند آن را پرس کند، اما رضازاده توانست. تختي براي ما پهلوان بود نه به واسطه آنکه به حکومت پشت کرد، در مقابل شاهپور غلامرضا در استاديوم محمدرضاشاه تعظيم نکرد و هزاران تماشاچي برايش کف زدند، نه. تختي به خاطر احترامش به دکتر مصدق و جبهه ملي، به خاطر عشقش به مرحوم آيت الله طالقاني و قرائت فاتحه بر سر مزار شهداي 30 تير و دکتر حسين فاطمي در برابر ديدگان جامعه، تختي نشد. اتفاقاً تختي به خاطر همان دليلي تختي شد که ما در دنياي کوچک نوجواني مان از او ساخته بوديم. به خاطر اينکه آنقدر مرد بود که حاضر نشد از نقطه ضعف حريفش بهره برداري کند و برود به سمت کتف چپ مدودوف. اگرچه آن روز ترسيديم و کشيده هاي خيلي زيادي خورديم، اما اتفاقاً درست تشخيص داده بوديم و تختي آقاي آقاها بود. چون تختي مي خواست و اعتقاد داشت که بايد مردانه کشتي بگيرد. اگر تختي آن شب به طرف کتف چپ مدودوف مي رفت و کارش را تمام مي کرد، هيچ کس در اردوگاه تيم ملي ايران نمي فهميد و آب هم از آب تکان نمي خورد. اما آن وقت تختي فقط قهرمان مي شد همچون حبيبي، همچون صنعتکاران، همچون دبير، همچون خادم، همچون سوخته سرايي و همچون رضازاده. اما پهلوان نمي شد. اتفاقاً ما بچه هاي آن روز در سال 1340 و در دبيرستان رهنماي خيابان منيريه درست فهميده بوديم؛ پهلواني يعني چگونه قهرمان شدن. يک قهرمان فقط مي خواهد قهرمان شود. ممکن است يک قهرمان براي کسب مدال طلا و اول شدن خيلي کارها کند، يا دست کم چشمانش را روي خيلي از مسائل و واقعيت ها و حق و ناحق هاي جامعه اش ببندد. چنين ورزشکاري البته فقط قهرمان مي شود اما همچون تختي پهلوان نمي شود. تختي مي توانست حداقل وقتي شاهپور غلامرضا برادر شاه وارد استاديوم محمدرضا شاه مي شود از جايش برخيزد اما تختي، تختي بود. کرنش در برابر حکومت برايش افت داشت. در عوض وقتي کنار مزار دکتر حسين فاطمي مي رفت با کت و شلوار به روي خاک زانو مي زد و لبانش را روي سنگ قبر وزير خارجه دکتر مصدق مي گذاشت. نه، تختي مرام داشت و اتفاقاً مردم هم اين را فهميده بودند و عاشقش بودند. به همين خاطر وقتي در سال 1339 در بوئين زهرا زلزله آمد و هزاران تن را از ميان برد و بخشي از منطقه با خاک يکسان شد، غلامرضا تختي به همراه چهار يار ديگر دکتر مصدق، حسين نايب حسيني، مهندس حصيبي، حسين شاه حسيني و حاج محمود مانيان از پيشکسوتان بازار، به تنهايي چندين برابر شير و خورشيد رژيم شاه به مردم بوئين زهرا و آوج کمک رساني کردند. خيلي هاي ديگر هم مدال طلا برده و قهرمان بودند اما اين تختي بود که وقتي در کوچه ها و خيابان هاي تهران براي زلزله زدگان بوئين زهرا گل ريزان کرد، زلزله ديگري به راه انداخت. در ميان صدها هزار ساکنان پايتخت که هرچه در وسع شان بود براي هم ميهنان زلزله زده شان به تختي مي دادند، زن رختشويي بود که النگوي طلايش را درآورد و به تختي داد. آقاي بهرامي فکر مي کرد که ما مسحور «قهرمان»ي تختي شده ايم؛ با غيظ از ما مي پرسيد؛«مگر هيچ کس ديگري در اين مملکت قهرمان نشده و مدال طلاي المپيک نياورده ؟» آنچه که آن روز نمي توانستم به او بگويم و در عالم نوجواني خودم هم به عقلم نمي رسيد، اما با همه وجود آن را حس مي کردم، اين بود که تختي فقط يک قهرمان نبود.مهم تر از قهرماني، او يک «مرد» بود؛يک پهلوان بود

قرائتي : ما ايران رو دوست داريم ولي وطن پرستي شركه

اين گناه چه كرده , آخه مامسلمونيم , نه غزه نه لبنان ميدونين يعني چه ؟ يعني نه قران چون قران ميگه تو بايد براي دختر مشرك هم غصه بخوري , اگر يك يهودي هم از تشنگي مرد شما بايد غصه اش رو بخوري , ما اگه يه كافر هم گرسنه بود بي دارو بود بي درمون بود... نه غزه يعني چي ؟يعني مسلموناي غزه بي دارو باشن ؟ اينا مسلمون نيستن ؟ ما بايد يه حركتي بكنيم كه عربها به غيرتشون بر بخوره , باقي اين حقوقاي بشر خاكشون رو بسر كنن كه هيچ غلطي نكردن . اين شعاري كه ما ميديم دل كي خوش شد ؟ عزيزان ؛من به عنوان معلم قران . اگر شما در نماز ميگين السلام علينا و علي عبادالله الصالحين , پس تمام بنده گان صالح با ما هستند. ما ايران رو دوست د اريم اما ايران پرست نيستيم حب وطن خوبه اما پرستش وطن شركه

همسر شهید همت در مراسم بزرگداشت آیت الله منتظری كه قرار بود در مسجد سید اصفهان برگزار شود مورد ضرب و شتم قرار گرفت

به گزارش خبرنگار كلمه روز چهارشنبه به دعوت و میزبانی آیت‌الله طاهری اصفهانی بنا بود مراسم یادبود آیت‌الله منتظری برگزار شود كه دقایقی بعد از ساعت اعلام شده یعنی ۹صبح برای برگزاری این مراسم، در مسجد بسته می‌شود و مردم كه در محوطه مسجد در حال قرائت حمد و سوره بودند با حمله نیروهای لباس شخصی مواجه شدند.

لباس شخصی ها با بستن در اصلی مسجد سید به مردم گاز فلفل و گاز اشك‌آور پرتاب كردند.

کلکه نوشت: در جریان این حمله همسر شهید همت نیز مورد ضرب و شتم لباس شخصی ها قرار گرفت. وی پیش از این هم از این گونه موارد بی نصیب نمانده بود

دعوت دکتر خزعلي برای راهپيمايي روز عاشورا: از امام حسين(ع) تا آزادی

حسین را منتظرانش کشتند، همان ها که دعوتش کردند، آن روز هم من و تو در خانه نشستیم. مگر خون ما از خون روح الامینی رنگین تر است؟ آیا باید باز هم شاهد شهادت حسین و یاران باشیم؟ یا به زندگی ننگین ذلت بار خود ادامه دهیم، ظلم و تجاوز و زورگویی برایمان عادی شده است، کسانی که تاسوعا و عاشورا در خانه بمانند در خون عزیزان این مرز و بوم شریکند! باید راه حسین را ادامه داد، از امام حسین(ع) تا آزادی

دبی – العربیه نت محمد تقی مصباح یزدی امروز پنجشنبه 24 – 12 – 2009 تاکید کرد مسلمانان جهان باید ا

دبی – العربیه نت

محمد تقی مصباح یزدی امروز پنجشنبه 24 – 12 – 2009 تاکید کرد مسلمانان جهان تا حد امكان و تا جایی كه قوانین كشورشان اجازه می‌ دهد باید از آیت الله خامنه ای اطاعت کنند. وی در دیدار با تعدادی از طلاب غیر ایرانی در قم گفت :" اگر ما در جهان اسلام یك حكومت یا یك ولی ‌فقیه داشتیم ایده‌ آل ما بود، اما شرایط اجتماعی در حال حاضر اینگونه نیست و هر كشوری برای خود قوانین و ضوابطی دارد." مصباح یزدی افزود :" درحال حاضر تنها كشوری كه ولی‌ فقیه دارد، فقط ایران است و از آنجا كه ولی‌ فقیه دیگری وجود ندارد مسلمانان سایركشورها نیز تا حد امكان و تا جایی كه قوانین كشورشان اجازه می‌دهد باید از ایشان اطاعت كنند." وی اطاعت از ولی فقیه را بر اساس دلایل " عقلی " واجب دانست و گفت :" دلیل عقلی می ‌گوید كسی كه اشبه و اقرب به امام درعلم و عدالت و مدیریت است، لیاقت ولایت و رهبری جامعه اسلامی را دارد كه ما در فرهنگ خود آن را ولی‌ فقیه می‌ نامیم."

مصباح یزدی از جمله روحانیون ایرانی است که اعتقاد دارد رهبری مشروعیت خود را از جانب خدا می گیرد ومردم تنها او را کشف می کنند. وی می گوید :" مردم هیچ مشروعیتی به حکومت ولی فقیه نمی ‌دهند، رای و رضایت آنان باعث به وجود آمدن آن می‌ شود... با این تحلیل، انتخابات زمینه ‌ای برای کشف رهبری می‌ شود، نه اینکه به او مشروعیت ببخشد." او همچنین اعتقاد دارد :" حکومت ولی فقیه در زمان غیبت امام معصوم با نصب عام از طرف امام معصوم انجام شده‌ است که خود وی منصوب خداست

تدارک وسیع فعالین جنبش سبز برای برگزاری راهپیمایی شکوهمند در آستانه عاشورا و تاسوعا

در پی‌ درگذشت مجتهد پایدار، آیت الله منتظری، و مصادف شدن هفتم ایشان با عاشورا و تاسوعای امسال و در راستای پیگیری مطالبات جنبش سبز مردم ایران در قالب تجمعات مرسوم و معمول ایران و با توجه به پیام منعکسه از ماه محرم که قیام در مقابل حکومت منکر است، فعالین اقدام به برنامه ریزی و تبلیغ برای هر چه باشکوه تر برگزار کردن این روزها کرده اند که برگزاری یک راهپیمایی شکوهمند بین میدان امام حسین و میدان آزادی محور آن است که اساس این انتخاب تجارب برنامه‌های قبلی‌ است

ایران حضور 'دختر بن لادن' در سفارت عربستان را تایید کرد

مقامات رسمی ایران خبر پناهنده شدن دختر رهبر شبکه القاعده به سفارت عربستان سعودی در تهران را تایید کرده اند. روز جمعه، 25 دسامبر (4 دی)، منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبه ای با شبکه رادیو و تلویزیون دولتی ایران در پاسخ به سئوالی در مورد حضور خانواده اسامه بن لادن، رهبر القاعده در ایران، گفت که "مدتی قبل سفارت عربستان خبر داد که یکی از دختران بن لادن در سفارت عربستان است." آقای متکی افزودکه "وزارت امور خارجه به اداره اتباع و سفارت عربستان اعلام کرده که طبق کنوانسیون، در صورت احراز هویت این فرد، او می تواند با برگه از ایران عبور کند

سخنرانی خاتمی شب عاشورا در جماران

حجت‌اسلام والمسلمین سيدمحمد خاتمی در این مراسم درباره امام حسين(ع) و قيام عاشورا سخنرانی خواهد كرد. این مراسم با حضور جمعی از هنرمندان،اندیشمندان و استادان حوزه و دانشگاه؛ ساعت 18 روز شنبه؛ پنجم دی ماه مصادف با شب عاشورای حسینی در «حسینیه شماره یک جماران» برگزار می‌شود. این مراسم در امتداد سوگواری هر ساله اصحاب فرهنگ و هنر و اندیشه است و برگزاری آن سابقه‌ای پنج ساله دارد که به همت احمد مسجدجامعی برگزار می‌شود

فراخوان فیس بوک زهرا رهنورد برای الله اکبر امشب ساعت 22

بی اعتبار اعلام شدن اسکناس های شعار دار

بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در روز پنجشنبه از مردم این کشور خواست از نوشتن هر مطلبی بر روی اسکناس ها خودداری کنند و اسکناس هائی را که به این سرنوشت دچار شده اند به بانک مرکزی تحویل دهند تا تعویض شود.ابراهیم درویشی، مدیر کل ریالی و نشر بانک مرکزی ایران، در مصاحبه ای با رادیو و تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی ایران گفت اسکناس هائی که بر روی آن ها نوشته، مهر یا هرگونه علامت اضافی وجود داشته باشد از هفدهم دی ماه از درجۀ اعتبار ساقط است. این مقام بانک مرکزی از مردم و کسبه خواست با پایان اعتبار این قبیل اسکناس ها در روز هفدهم دی ماه، از پذیرش اسکناس هائی که روی آن ها "نوشتۀ اضافی " وجود دارد خودداری ورزند. ابراهیم درویشی در عین حال از دارندگان اسکناس های مخدوش نیز خواست هر چه زود تر به شعبه های بانک ملی مراجعه کرده و اسکناس های خود را تعویض کنند.مدیر کل ریالی و نشر بانک مرکزی مدعی شد که که نوشتن هرگونه مطلبی روی اسکناس باعث می شود که تشخیص اسکناسهای جعلی ازاسکناس های اصلی دشوار شود و در نتیجه ضریب ایمنی اسکناس از بین برود. خبرگزاری فرانسه در گزارشی که به سخنان این مقام بانک مرکزی ایران اختصاص داده است یادآوری می کند که ابراهیم درویشی در مورد نوشته های روی اسکناس توضیحی نداد اما خود این مطلب را اضافه می کند نوشته های روی اسکناس ها شعارهای سیاسی مخالف رژیم چون " مرگ بر دیکتاتور" است که از آغاز تظاهرات و اعتراض های مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم و اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد در آن انتخابات روی اسکناس ها ظاهر شده است. این خبرگزاری می افزاید چنین شعارهائی بر روی دیوارها و تابلوهای تبلیغاتی در شهرها نیز به وفور به چشم می خورد.در پایان این گزارش می خوانیم که بخش اعظم اسکناس ها در جمهوری اسلامی منقوش به تصویر آیت الله خمینی است.